و تو را باز هم یاد میکنم

و تو را باز هم یاد میکنم

خدایا من صبورم...اما دلتنگی من چه میداند صبوری چیست...
و تو را باز هم یاد میکنم

و تو را باز هم یاد میکنم

خدایا من صبورم...اما دلتنگی من چه میداند صبوری چیست...

تو که نیستی..

من عادت دارم

به فرو ریختن بی صدا در خود

و قهقهه های پر هیاهو

چه کسی باور دارد

گلبول های اندوه

در خون سرخ من جاریست

چشم هایم را می دزدم

که مبادا چشمی بخاند در آن

حقیقت تلخ درونم را

همان تلخی زهرگونه ای را

که پی در پی شیرین میکنم

به یاد بوسه های تو

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد