-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 29 دی 1392 11:52
میگویند یک روزی هست .. که چرتکـه دست میگیرند و حساب و کتاب میکنند … و آن روز تـــو باید تــــاوان آن چه با من کردی را بدهی! فقط نمیدانم …. تاوان دادن آن موقع تـــو ، به چه درد من میخورد!؟!
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 29 دی 1392 11:49
نهﺣﻮﺻﻠـــﻪ ﯼ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺩﺍﺷﺘــﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻧﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫـــــــﻢ ﮐﺴـﯽ ﺩﻭﺳﺘـــــــــﻢ ﺩﺍﺷﺘـﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﺳـــــَــــﺮﺩﻡ … ﻣﺜـﻞ ﺩﯼ , ﻣﺜـﻞ ﺯﻣﺴﺘــــ ـــــﺎﻥ … ﺍﺣﺴــــــﺎﺳـﻢ ﯾـﺦ ﺯﺩﻩ ﺁﺭﺯﻭﻫـــــــــﺎﯾـﻢ ﻗﻨﺪﯾــــﻞ ﺑﺴﺘــﻪ ﺍﻣﯿــــــﺪﻡ ﺯﯾــﺮ ﺑﻬﻤــﻦ ِ ﺳــﺮﺩ ِ ﺍﺣﺴــﺎﺳﺎﺗﻢ ﺩﻓــــــــﻦ ﺷـﺪﻩ … ﻧﻪ ﺑﻪ ﺁﻣـــــﺪﻧﯽ ﺩﻝ ﺧﻮﺷــﻢ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺭﻓﺘـــــﻨﯽ...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 29 دی 1392 11:46
ز آن روزی که نامش کنج فال استکان افتاد هزاران سال رد شد ...استکان ها از دهان افتاد دویدیم آسمان ها را چراغان از غزل کردیم نیامد ... یک به یک فانوس ها از آسمان افتاد چه ها در گوش هم خواندیم از هر عشق و هر امّید ولی افسانه ای شد در دهان این و آن افتاد چقدر از کوچه ها گردن کشیدیم او نیامد ...آه ! فقط دلشوره های بی امان...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 27 دی 1392 00:10
سلام مــاه مــن ! دیشب دلتنگ شدم و رفتم سراغ آسمان اما هر چه گشتم اثری از ماه نبود که نبود …! گفتم بیایم سراغ ِ خودت .. احوال مهتابیت چطور است ؟! چه خبــر از تمام خوبی هایت و تمام بدی های مــن ؟! چه خبــر از تمام صبــرهایت در برابر تمام ناملایمت های مــن ؟! چه خبر از تمام آن ستاره هایی که بی من شمردی و من بی تو ؟!...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 27 دی 1392 00:08
خواب و خیال نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت درد بی عشق ی ما دید و دریغش آمد آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت رفت و از گریه ی توفانی ام...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 27 دی 1392 00:07
درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند معنی کور شدن را گره ها می فهمند سخت بالا بروی ، ساده بیایی پایین قصه تلخ مرا سُرسُره ها می فهمند یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند نه نفهمید کسی منزلت شمس مرا قرن ها بعد در آن...
-
محض خنده
چهارشنبه 25 دی 1392 14:04
دقت کردین به بعضیا که دست میدی انگار داری ماهی مرده رو تکون میدی ؟ خو نمیخوای دست نده ................................................................................................................ تا حالا دقت کردین اگه عمو زنجیر باف همون اول که بهش گفتن زنجیر منو بافتی میگفت نه دیگه مجبور نمیشد آخر کار صدای گاو و...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 25 دی 1392 13:43
آهای پسرا شلوارتونو بکشین بالا ، اون مارک شورت رو هم اگه خیلی واجبه بزنید به سینتون … والا به خدا ! حالا هی کلیپس کلیپس کنین !
-
آهنگ جدید یاس برای دانشجو ها
چهارشنبه 25 دی 1392 13:06
سخته درسم ، رسیده وقت رفتن . . سر امتحانی که میدونم تهش ردم ! حس میکردم حرفای استاد با خرخوناشه ! اونجا بود که فهمیدم این قصه اولاشه . . . وقت امتحانو خراب کردن برگمه تو خودت میدونی که خراب کردم ، الکی جو نده ! حرفای خانوادمم که نمک زخممه تنها دلخوشیمم ترم های بعدمه و باز منمو حسرت یه نمره ی بیست ! که استاد بنویسه...
-
خالی خالی خالی...
دوشنبه 23 دی 1392 18:39
به دلم که نگاه کنی هیچ نمیبینی!!! خالیش کرده ام!!! خالی خالی خالی... تو را هم حتی بیرون کرده ام... خاطراتت را هم بیرون کشیده ام ... از آهنگ های محبوبم!!! میخواهم تا با خیال راحت گوششان کنم.... دیوارهای اتاقم را پاک کرده ام از نامت و یادت و عکس هایت و عکس های دو نفره مان!!! تا راحت چشمانم را شب هنگام روی هم بگذارم......